《سناریو{♡}》[درخواستی]《BTS》
وقتی شب قبل سربازیشون وسط عبادت دستتو میکنی لای موهاشوتو گریه میکنی
نامجون:ات الان این گریت بخاطر دردیه که داری یا سربازی رفتن من
ات:گزینه دو
نامجون:🫤
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جین:آخه وسط عملیات؟
ات:خو چیکا. کنم وقتی یادم میوفته باید بری سربازی گریم میگیره(گریه)
جین:اَه..گریه نکن ات قول میدم زود برگردم(وات رو محکم بغل میکنه)
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
شوگا:(اهمیتی نمیدع وبه کارش ادامه میدع ولی بعد عبادت کردنتون بغلت میکنه ومیبوستت)
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جیهوپ:ات گریه نکن
ات:(وانمودمیکنه که گریش بیشتر شدع)
جیهوپ:منم محکم تر......
ات:باشه باشه گریه نمیکنم
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جیمین:(میبینه داری گریه میکنی بیخیال میشه وبغلت میکنه ومیبوستت ومیگه)هیش...گریه نکن بیبی
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
تهیونگ:ات
ات:هوم؟
تهیونگ:چرا بجای ناله الان گریه میکنی؟
ات:یهو یاد این افتادم که دوروز دیگ باید بری سربازی گریم گرفت
تهیونگ:فعلا بیاخوش بگذرونیم
ات:باشه
تهیونگ:(ودوباره شروع میکنه....)
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جونگ کوک:مث ته ته
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
لایک میکنی🥺🥺
نامجون:ات الان این گریت بخاطر دردیه که داری یا سربازی رفتن من
ات:گزینه دو
نامجون:🫤
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جین:آخه وسط عملیات؟
ات:خو چیکا. کنم وقتی یادم میوفته باید بری سربازی گریم میگیره(گریه)
جین:اَه..گریه نکن ات قول میدم زود برگردم(وات رو محکم بغل میکنه)
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
شوگا:(اهمیتی نمیدع وبه کارش ادامه میدع ولی بعد عبادت کردنتون بغلت میکنه ومیبوستت)
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جیهوپ:ات گریه نکن
ات:(وانمودمیکنه که گریش بیشتر شدع)
جیهوپ:منم محکم تر......
ات:باشه باشه گریه نمیکنم
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جیمین:(میبینه داری گریه میکنی بیخیال میشه وبغلت میکنه ومیبوستت ومیگه)هیش...گریه نکن بیبی
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
تهیونگ:ات
ات:هوم؟
تهیونگ:چرا بجای ناله الان گریه میکنی؟
ات:یهو یاد این افتادم که دوروز دیگ باید بری سربازی گریم گرفت
تهیونگ:فعلا بیاخوش بگذرونیم
ات:باشه
تهیونگ:(ودوباره شروع میکنه....)
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
جونگ کوک:مث ته ته
●○●○●○●○●○●○●○●○●○●○
لایک میکنی🥺🥺
۹.۶k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.